راجر پنروز - زندگینامه راجر پنروز
نوشته شده توسط : پلیکا

اندیکا خبر

“این بهترین شواهد است که هنوز وجود دارد این اشیا ex عجیب و غریب واقعاً وجود دارد ، و فرصتی شگفت انگیز برای ما فراهم می کند تا قوانین اساسی فیزیک را در محیط شدید نزدیک یک سیاهچاله مطالعه کنیم ، و یاد بگیریم که این سیاهچاله چه نقشی در شکل گیری داشته است و تکامل کهکشان ما “، در صفحه بیوگرافی وب سایت رسمی UCLA آمده است. آکادمی علوم و آکادمی علوم و هنرهای آمریکایی ، جایزه آرونسون از دانشگاه آریزونا ، جایزه ساکلر از دانشگاه تل آویو ، جایزه ماریا گوپرت-مایر انجمن فیزیکی آمریکا ، جایزه نیوتن پیسی پیرس انجمن نجوم آمریکا ، اسلون بورسیه ، یک بورسیه Packard ، و چندین جایزه آموزشی.

در همین حال ، به راینهارد جنزل و آندره گز ، که به طور مشترک نیمه دوم جایزه را برنده شده اند ،” به دلیل کشف یک جرم جمع و جور فوق العاده در آکادمی گفت: مرکز کهکشان ما “. آکادمی علوم سلطنتی سوئد با اعلام این جایزه گفت که نیمی از جایزه نوبل فیزیک 2020 به راجر پنروز و نیمی دیگر به طور مشترک به راینهارد جنزل و آندره گز اعطا شده است. در استناد خود ، آکادمی گفت راجر پنروز جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد “به دلیل کشف اینکه سیاهچاله ایجاد شده است پیش بینی قوی نظریه عمومی نسبیت. آندره قزه ها برای تحقیق خود از تلسکوپ های Keck برای نشان دادن وجود یک سیاهچاله بزرگ در مرکز کهکشان ما ، با جرم 4 میلیون برابر خورشید ما استفاده کرد.

وی در حال حاضر استاد فیزیک و نجوم در دانشگاه کالیفرنیای لس آنجلس (UCLA) ، ایالات متحده است ، علاوه بر اینکه رئیس گروه مرکز کهکشانی UCLA است. پس از اعلامیه روز سه شنبه ، در مطبوعات صحبت کرد ، آندره گز گفت ، “من امیدوارم که بتوانم سایر زنان جوان را در این زمینه الهام دهم. پیش از جایزه نوبل 2020 ، پروفسور قز افتخارات و جوایزی مانند جایزه Crafoord ، یک بورس MacArthur ، انتخاب شده برای ملی را دریافت کرده است. وی مدرک کارشناسی خود را در رشته فیزیک از دانشگاه MIT در سال 1987 و دکترای خود را از کالتک در سال 1992 دریافت کرد. راجر پنروز ، راینهارد جنزل و آندره گز برای کارهای پیشگام خود جایزه نوبل 2020 فیزیک را دریافت کرده اند.

 

هاوکینگ و خودبسندگی جهان؛ بررسی و نقد

اگر آن­سان که هاوکینگ معتقد است وجود جاذبه و قوانین طبیعت برای پیدایش جهان کافی است، باز این سوال وجود دارد که چرا و چگونه جاذبه و قوانین طبیعت وجود دارند؟ چرا ماده، انرژی و دیگر اشیاء هستند؟ خود جاذبه و قوانین فیزیکی عدمی و خلإ محض نبوده و باید قائم به چیزی باشند، پس آن چیست و آیا طرح و اراده خدایی در پدیدآیی آن و خاصیت شگفت انگیزش وجود ندارد؟ یا آنها واجب الوجود بالذات‌اند و نامعلول؟ به عبارت دیگر خودآفرینی جهان و نظام پذیری آن به شکل کنونی دوگونه قابل تصویر است: یکی خودآفرینی ماده اولیه و قوانین حاکم بر آن و مناسباتی که در روابط پدیده­های جهان شکل می­­گیرد؛ و دیگری خودآفرینی مبتنی بر وجود ماده اولیه و قوانین حاکم بر آن، که زیرساخت مناسبات پسین حاکم بر متغیرهای طبیعی است.

هاوکینگ دانش تجربی را کافی برای تبیین جهان و «تئوری میم» را رافع نیاز به تبیین الاهی جهان انگاشته است، در حالیکه: (1) معرفت علمی، تنها یکی از انواع معرفت است که پدیده‌های خاص و قوانین فروپایه طبیعی را بر حسب قوانین فراپایه تبیین می‌کند، ولی به اقتضای ماهیتش قادر به تبیین قوانین فراپایه نیست، (2) به اعتراف بسیاری از دانشمندان، تئوری جامع هنوز از پایه شکل نگرفته‌ و مدعای هاوکینگ از وثاقت علمی لازم برخوردار نیست. زمان و زمانیات و مکان و مکانیات، اعمّ از آنکه متناهی باشند یا غیر متناهی، یعنی اعمّ از آنکه رشته زمان محدود باشد یا از ازل تا ابد کشیده شده باشد، و ابعاد مکانی و فضایی جهان نیز اعمّ از اینکه به جایی منتهی شود یا نشود و بالاخره دامنه موجودات، اعمّ از آنکه در زمان و مکان نامتناهی باشد یا متناهی، متأخّر از ذات و هستی اوست و فیضی از فیض‌های او به شمار می‏رود» (مطهری، 1384، 1: 484).

او برای روشن ساختن تفاوت نقش علم و فلسفه و الاهیات مثال کتری و آب جوش را می­آورد و می­گوید با استفاده از قوانین فیزیک به دقت قابل توضیح است که چطور گرما از اجاق به کتری و سپس به آب منتقل می‌شود و آن را به نقطه جوش می‌رساند؛ اما اینکه بالاخره چرا این آب می‌جوشد، را نمی‌توان فقط با فیزیک توضیح داد؛ زیرا شاید خانم خانه هوس چای کرده باشد؟!» (ر. این مساله نشان می­دهد که وجود حالت فیزیکی ایده‌آل بین خورشید و کره زمین و پیدایش انسان روی کره زمین، یک پدیده‌ی از پیش‌طراحی شده و دقیق برای موجودیت و رفاه انسان نیست (هاوکینگ و ملودینوف، 1390، 183- 184)، بلکه زمین از میان میلیاردها سیاره دیگر کاملا اتفاقی در شرایطی قرار گرفته که تحت آن شرایط، موجودی به نام انسان می­تواند رشد کند.

 

ریاضیات آسان

وی همواره ریاضیات را دنبال می کرد؛ اما جالب این است که او در دوران تحصیلات مقدماتی، دانش‌آموزی خیره و سرکش بوده است و همواره به جهت برخورداری از سطح معلومات علمی بالاتر نسبت به همکلاسی‌های خود سعی داشت که کتاب‌های درسی را زیر سوال برده و نواقص آنها را به معلمان خود گوشزد کند. ‌یکی از استادان حل تمرین او در آن زمان درباره توانایی خارق العاده ذهنی و تسلط او به مسائل مختلف علمی می گوید که کافی بود که در اخبار روزمره مثلاً در روزنامه نیویورک تایمز بخواند که فیزیک دانی، فلان کشف نظری را انجام داده است. استیون هاوکینگ با بیماری از کار افتادگی سلول های عصبی حرکتی دست به گریبان بود آنگاه او با همین سرنخ کوچک این محاسبات و کشفیات را دوباره انجام می داد، بدون این که از جایی کمکی بگیرد.

استیون هاوکینگ در دهه ۱۹۷۰ با همکاری فیزیکدان برجسته، راجر پنروز، نشان داد که سیاهچاله ها واقعیتی در کیهان هستند که بر اساس نظریه گرانش انیشتین (نسبیت عام)، توجیه می شوند. او به ریاضی بسیار علاقه داشت اما پدرش اصرار داشت که استیون هاوکینگ پزشکی بخواند اما او ریاضیات را ترجیح داد و پس از مدت کوتاهی به فیزیک تغییر رشته داد. نظریه جدید استیون هاوکینگ همچنین پیش بینی می کرد که سیاهچاله ها از خود تابش می کنند که این تابش در حال حاضر به نام او ثبت شده “تابش هاوکینگ”. کمبریج جایی است که هاوکینگ اکثر کارهای تحقیقاتی خود بر روی پروژه های ساختار شکنانه ای همچون سیاه چاله ها را در آنجا انجام داده است.

استیون هاوکینگ تحصیلات ابتدایی خود را تا ۱۰ سالگی در مدرسه دخترانه سنت آلبان که یکی از بهترین محیط های آموزشی بود خواند. به همین دلیل مادر او برای اینکه نوزاد را خطری تهدید نکند برای زایمان به آکسفورد رفت و استفان در آنجا به دنیا آمد. استیون هاوکینگ در نخستین روزهای زمستان سال ۱۹۴۲ در خانواده ای که پدر زیست شناس و مادر خانه دار بود به دنیا آمد. در آن زمان بود که علائم بیماری ALS (از کارافتادگی سلول های عصبی حرکتی) در استیون هاوکینگ به وجود آمد. خانواده دکتر هاوکینگ اعلام کرده اند که وی در خانه اش در نزدیکی دانشگاه کمبریج مرگ آرامی داشته است. هاوکینگ دانش آموزی بد خط بوده و در عین حال اغلب اوقات با معلمان و سایر اطرافیان جر و بحث می‌کرد.

 

دکتر مهدی گلشنی

دانشمندانی چون جیمز ترفیل و ریچارد داوکینز کتاب ها را ستودند و نقد های مثبتی به آنها نوشتند و کسانی چون راجر پنروز، ریاضیدان مشهور و همکار سابق هاوکینگ و پل دیویس، فیزیکدان کوانتومی نقد های منفی به این دو کتاب نوشتند. در واقع گفت وگوی ما به بهانه انتشار کتاب « گیتی از هیچ » انجام گرفت اما نقد های آقای دکتر دامنه گسترده تری پیدا کرد و به بحث هایی درباره کیهان شناسی و فلسفه علم انجامید. کراوس در کتابش درباره پیدایش جهان از خلابحث می کند و هاوکینگ پیرامون نظریه ای بحث می کند که بتوان با آن آغاز و انجام جهان را توضیح داد. اندکی پیش از این هم کتاب « طرح بزرگ » نوشته پروفسور استفن هاوکینگ با چهار ترجمه مختلف به فارسی منتشر شد.

متنی که پیش رو دارید مصاحبه با آقای دکتر مهدی گلشنی، فیزیکدان و مدیر گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف است. اخیرا کتاب « گیتی از هیچ » نوشته دکتر لارنس کراوس توسط نشر مازیار به فارسی ترجمه و منتشر شده است. گفت وگو با دکتر مهدی گلشنی، استاد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی. عده ای این کتاب ها را بسیار ستودند و عده ای دیگر آنها را بی پایه و اساس دانستند. آیت الله محقق داماد برای مناظره با پروفسور هاوکینگ اعلام آمادگی کرد. در کشور ما کتاب هاوکینگ بسیار مطرح شد و جنجال های زیادی به وجود آورد. آیت الله سبحانی از مراجع عظام تقلید نقدی بر کتاب طرح بزرگ نوشت.

 

منبع





:: بازدید از این مطلب : 228
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 دی 1400 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: